زندگی زيباست زيبا پسند

هفته پیش یکی از هم اتاقیهای جواد که اونهم دانشجوی دکترا هست و با خانم و دخترش اینجا زندگی میکنه ... ادامه مطلب

قبلا گفتم که نیما دوست داره به من گل بده و نگار دوست داره دایما برام نامه بنویسه دیروز اتفاقی افتاد ... ادامه مطلب

سارا و بتینا و بهار هفته دیگه 2 دوشنبه بر میگردند.چقدر زود گذشت 1 ماه شد از رفتنشون و میدونم ... ادامه مطلب

امروز عجیب هوس کیک و آش داشتم ولی اول کیک را درست کردم بعد رفتم سراغ آش اونهم از نوع ... ادامه مطلب

این اتفاق هرگز از ذهنم پاک نخواهد شد ستاره و سعید 2 تا از زوجهای ایرانی دانشجوی اینجا هستند که ما ... ادامه مطلب

chickenpox سراغ من و نگار هم اومد خیلی مریضی مزخرفیه مخصوصا تو این سن بیچاره نگار.....کلا ادم کم تحملی هم هست اینجوری بیشتر ... ادامه مطلب

همه چیز خیلی زود و تند و سریع میگذره .گاهی اوقات فکر میکنم توی سراشیبی افتادم و اصلا اختیار سرعت ... ادامه مطلب

الان 3 روزی هست که شبها نمی تونیم بخوابیم با اینکه نیما دارو مصرف میکنه تا بدون خارش و راحت ... ادامه مطلب

امروز صبح متوجه شدم که بععلهههههه نیما chicken pox گرفته  راستشو بخواهید چهار ستون بدنم لرزید چرا نه من..نه جواد و نه ... ادامه مطلب

دیشب پسری خیلی خسته شده بود طوری که چشماشو نمی تونست باز نگه داره به خاطر همین اومد پیش من ... ادامه مطلب